غم عشق


سوگل هستم !

دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر بایاروفادار چه کرد
آه از آن نرگس جادوکه چه بازی انگیخت
آه از آن مست که بامردم هشیار چه کرد
اشک من رنگ شفق یافت زبی مهری یار
طالع بی شفقت بین که درین کارچه کرد
برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
وه که باخرمن مجنوندل افگار چه کرد
ساقیا جام می ام ده که نگارنده غیب
نیست معلومکه درپرده اسرارچه کرد
آنکه پُرنقش زداین دایره مینایی
کس ندانست که درگردش پرگار چه کرد
فکر عشق آتش غم دردل حافظ زد وسوخت
یاردیرینه ببیند که بایار چه کرد

عصبانییییم!

 



نظرات شما عزیزان:

مهدی
ساعت1:41---4 خرداد 1391
این را میدونستی دختر ها پستنند جوابش را بده
پاسخ:شاید از نگاه تو


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 14 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 21:46 توسط Sogol| |


Power By: LoxBlog.Com